شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... !

ساخت وبلاگ
شب که می شد، مطلب کوچه نیلوبلاگ هایش را باید قدم می زدی...نظم و ترتیبی‌ندارند...گاهی تنگ .. گاهی عریض...تاریک است و کمتر چراغی دارد ...کسی هم نیست....اما هیچ وقت دلگیر نبوده و نیست ... هیچ وقت ترسناک نبوده و نیست.. شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... !...
ما را در سایت شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7abrizan2 بازدید : 139 تاريخ : يکشنبه 23 آذر 1399 ساعت: 5:41

دیروز سالگردمان بود...من می دانم هر چقدر هم بگذرد، طعم شیرین زندگی با تو، تلخ نمی شود ...
من هر روز بیشتر دوستت خواهم داشت و هر شب،
بیشتر دلواپس از نداشتنت...
تو برای من هنوز همانقدر خومطلب است نیلوبلاگنی هستی که اولین بار عکست را دیدم...
همانقدر که دلم در کربلا برایت پَر میکشید.....
بیشتر....خیلی بیشتر.......
حالا دیگر منِ بدون تو،
بدون اغراق،
چیزی جز "هیچ" نیست.....
من دوستت دارم...عمیق....انقدر که تا ته قلبم را نشکافند پیدا نمیکنند.....
من،
سراپا،
"تو" شده ام...
عزیز تر از جانم.....
شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... !...
ما را در سایت شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7abrizan2 بازدید : 151 تاريخ : يکشنبه 23 آذر 1399 ساعت: 5:41

از صبح ندیدمش و تا فردا این ندیدن ادامه دارد...خدا چه قدرتی در خلق محبت در دل بنده هایش دارد که من همین مدت کوتاه را اینطور "دلتنگ" میگذرانم .......حس این که تنها به خانه ی پدرت برگردی و مثل دوسال قبل شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... !...
ما را در سایت شب ِ جمعه است و حَـــــــرَم دلهره اش بیشتر است ... ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7abrizan2 بازدید : 140 تاريخ : يکشنبه 23 آذر 1399 ساعت: 5:41